شهادت امام علي ( ع ):

بعد از جنگ نهروان و سركوب خوارج برخي از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادي ، و برك بن عبدالله تميمي و عمروبن بكر تميمي در يكي از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزي ها و جنگهاي داخلي را بررسي كردند و از نهروان و كشتگان خود ياد كردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه باعث اين خونريزي و برادركشي حضرت علي ( ع ) و معاويه و عمروعاص است . و اگر اين سه نفر از ميان برداشته شوند ، مسلمانان تكليف خود را خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند كه هر يك از آنان متعهد كشتن يكي از سه نفر گردد . ابن ملجم متعهد قتل امام علي ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد كوفه نشستند . آن شب حضرت علي ( ع ) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتي موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، ام كلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد . حضرت علي ( ع ) فرمود : از قضاي الهي نمي توان گريخت . آنگاه كمربند خود را محكم بست و در حالي كه اين دو بيت را زمزمه مي كرد عازم مسجد شد . كمر خود را براي مرگ محكم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدكرد . و از مرگ ، آنگاه كه به سراي تو درآيد . جزع و فرياد مكن ابن ملجم ، در حالي كه حضرت علي ( ع ) در سجده بودند ، ضربتي بر فرق مبارك خون از سر حضرتش در محراب جاري شد و محاسن آن حضرت وارد ساخت . شريفش را رنگين كرد . در اين حال آن حضرت فرمود : فزت و رب الكعبه به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم سپس آيه 55سوره طه را تلاوت فرمود : شما را از خاك آفريديم و در آن بازتان مي گردانيم و بار ديگر از آن بيرونتان مي آوريم . حضرت علي ( ع ) در واپسين لحظات زندگي نيز به فكر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود : شما را به پرهيزكاري سفارش مي كنم و به اينكه كارهاي خود را منظم كنيد و اينكه همواره در فكر اصلاح بين مسلمانان باشيد . يتيمان را فراموش نكنيد ، حقوق همسايگان را مراعات كنيد . قرآن را برنامه ي عملي خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامي بداريد كه ستون دين شماست . حضرت علي ( ع ) در 21ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد .

 



تاريخ : سه شنبه 24 تير 1393برچسب:, | 12:20 | نويسنده : منتظر امام زمان |



تاريخ : دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, | 13:17 | نويسنده : منتظر امام زمان |

الگوى شادى در اسلام

این کتاب حاوی ۹ فصل است که عبارتند از:
فصل يكم با عنوان درآمدى بر «الگوى شادى در اسلام». در این فصل این عناوین آمده است: مبارزه با آفت هاى شادى؛ درمان بيمارى نگرانى هاى ناروا؛ به كار بستن عوامل شادى آفرين؛ تلاش براى شادكامى ديگران؛ رعايت آداب شادى. عنوان فصل دوم: نگاهى عمومى به شادمانى و اندوه؛ فصل سوم : موانع شادمانى؛ فصل چهارم: درمان اندوه؛ فصل پنجم: عوامل شادمانى؛ فصل ششم: شاد كردن و غمگين ساختن؛ فصل هفتم: آداب شادمانى؛ فصل هشتم: غصّه هایى كه شادى به دنبال مى آورند؛ فصل نهم: شادى هایى كه اندوه در پى مى آورند.
در پيش گفتار کتاب آمده است: «اضطراب و نگرانى ، مهم ترين مشكل انسان عصر حاضر است و به همين خاطر ، از دوران كنونى، به «عصر اضطراب» ياد مى شود. فرد مضطرب، با «احساس رنج آورى» دست و پنجه نرم مى كند كه به يك موقعيت ضربه آميز كنونى يا به انتظار خطرى از ناحيه چيزى نامعیّن، وابسته است.در چنين وضعيتى ، فرد مضطرب، احساس ناايمنى يا تهديد مى كند كه منبع آن به روشنى قابل درك نيست. اضطراب ، شامل احساس عدم اطمينان، درماندگى و برانگيختگى فيزيولوژيك مى گردد. شخصى كه مضطرب است، از عصبى بودن و تنش و بى قرارى و تحريك پذيرى شكايت مى كند و اغلب در به خواب رفتن ، مشكل دارد. شخص مضطرب ، به آسانی خسته مى شود، و حالاتى چون : دل آشوبى، سردرد، تنش عضلانى و اشكال در تمركز فكر دارد».
در بخش دیگری از کتاب آمده است: شادى ، بهترين و گواراترين بخش از زندگى توأم با موفقيت و خوش بختى است؛ زندگى اى كه در قرآن ، از آن ، با عنوانِ «حياتِ طيّبه» ياد شده است . بر اين اساس، شاد زيستن ، يكى از بزرگ ترين دستاوردهاىِ اجراى ره نمودهاى اين كتاب آسمانى در زندگى است. به سخنِ ديگر ، اسلام ، براى زندگى انسان ، از نظر اعتقادى ، اخلاقى و عملى اصول و برنامه هايى را ارائه كرده كه اگر به طور دقيق اجرا شوند ، حيات طيّبه و بهترين زندگى ها را كه همراه با آرامش ، رضايت و سرور و شادى اند ، براى انسان به ارمغان مى آورند و چنين شخصى ، مخاطب اين سخن خداوند منّان قرار مى گيرد كه : «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً . اى روح آرامش يافته! خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت باز گرد» . بررسى دقيق آموزه هاى اسلامى در باره شادى ، نشان مى دهد كه اين آيين، بهترين الگوى شادكامى را تقديم جامعه بشر نموده است . در اين نوشتار، با بهره گيرى از متن ره نمودهاى قرآن و احاديث اسلامى ، اصول و مبانى الگوى شادى در اسلام ارائه مى شوند ؛ امّا پيش از آن، لازم است كه مباحثى چون : تعريف شادى، شادى از نگاه علم روان شناسى ، و شادى از منظر اسلام ، مورد بررسى قرار گيرند.



تاريخ : دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, | 12:50 | نويسنده : منتظر امام زمان |

حجاب حق الله يا…


آیت‌الله جوادی‌آملی در پاسخ به این سوال که چرا اسلام بانوان را ملزم به رعایت حجاب کرده است و آیا این الزام برای زن محدودیتی دارد؟‎، اظهار کرد:
راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او یا مرد سرپرست او یا حتی خانواده وی نیست تا بگوید من از حق خودم صرف ‌نظر کردم، مرد بگوید من راضیم یا اعضای خانواده رضایت دهند، بلکه حجاب زن حقی الهی است،
لذا می ‌بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند، اگر زن همسرداری آلوده شد و شوهرش رضایت داد، قوانین آن‌ها پرونده را مختومه اعلام می ‌کنند، اما در اسلام این‌گونه نیست، یعنی حرمت زن، اختصاص به خود زن، شوهر و برادر و فرزندانش ندارد به عبارتی اگر همه رضایت دهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت و حیثیت زن به‌عنوان حق ‌اللَّه مطرح است، خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفریده است تا معلم رقت بوده و پیام عاطفه بیاورد، حال اگر جامعه ‌ای این درس رقّت و عاطفه را ترک نموده و به دنبال غریزه و شهوت رفتند، به همان فسادی مبتلا می ‌شوند که در غرب ظهور کرده است. بنابراین کسی نمی‌تواند نسبت به نداشتن حجاب رضایت داشته باشد. از این جهت است که قرآن کریم می ‌گوید، هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می ‌شود عصمت زن، حق‌ اللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد. قهرا همه اعضای خانواده، اعضای جامعه و حتی خود زن، امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق ‌اللَّه از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام حرمت وحیثیت را خدای سبحان (که حق خود اوست)، به زن داده و فرموده است: این حق مرا به عنوان امانت حفظ کند، آن‌گاه جامعه به صورتی درمی ‌آید که شما در ایران می ‌بینید، جهان در برابر ایران خضوع کرده است؛ زیرا که در مسأله جنگ تا آخرین لحظه، صبر کرد و کاری که برخلاف عاطفه، رقت، رأفت و رحمت باشد انجام نداد. با این که دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونی، کشتار بی ‌رحمانه بی ‌گناهان و غیر نظامی ‌ها را مشروع کردند. ‎جامعه‌ ای که قرآن در آن حاکم باشد، جامعه عاطفه است، راز این امر نیز در این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه که همان مادران می‌باشند، به عهده دارند چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رأفت و رقّت می ‌دهد و رأفت و رقّت در همه مسائل کارساز است‎.[1]



تاريخ : یک شنبه 22 تير 1393برچسب:, | 21:21 | نويسنده : منتظر امام زمان |

آرامش روحي

ياد خدا تأثير بسزايي در روان آدمي دارد و دلها در پرتو آن آرام ميگيرد. خداوند متعال ميفرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛[1]آگاه باش، دلها با ياد خدا آرام ميگيرد. يكي از نامهاي قرآن ذكر است. تلاوت و حفظ قرآن نوعي ذكر خداوند است كه انسان در پرتو آن از هجوم بسياري از فشارهاي رواني و اضطرابات دروني مصون ميماند. پيامبر اسلام (صلّي الله عليه و آله) ميفرمايد: مثل قرآن مثل كيسهي سربستهي پر از مشك است. اگر آن را باز كني، بوي مشك فضا را معطر ميسازد و اگر به حال خود رها سازي، سود نميبخشد. قرآن نيز، چنانچه به تلاوتش روي آوري، فضا را از عطر خود آكنده ميسازد و روان را نشاط ميبخشد؛ و اگر تلاوت نكني، در سينهات پنهان ميماند.[2]



تاريخ : جمعه 20 تير 1393برچسب:, | 11:44 | نويسنده : منتظر امام زمان |

27علل احساس دوری از خدا

• وسوسه های شیطان
• وسوسه های انسان های شیطان صفت
• وسوسه های نفس اماره
• کمال طلبی افراطی
• خطاهای شناختی(انتظارات نامعقول)
• انجام مستحبات در زمان بی نشاطی
• بی توجهی به مستحبات
• پرخوری
• اهل تفکر در نشانه های خدا نبودن
• همنشینی با افراد غافل
• توبه نکردن فوری از خطا
• نارضایتی والدین و امامان از ما
• زیر پا گذاشتن عالمانه و عامدانه وجدان و دانسته ها
• خدا و ائمه را ناظر و حاضر ندانستن
• شبهات حل نشده اعتقادی
• هیجان های عاطفی منفی ناشی از مشکلات
• انتظار اجابت همه دعا ها طبق میل مان
• بی توجهی به نماز با حضور قلب و کاهل نمازی
• احساس کرامت و بزرگی نکردن( فراموش کردن اینکه جانشین خدایم)
• ندانستن شدت ارتباط خالق و مخلوق
• دوری از ذکر و مجالس ذکر
• بی مهری به قرآن( عاق قرآن شدن)
• بی مهری به ائمه و یادشان نکردن(عاق ائمه شدن)
• شکر نکردن برای داشته ها و ناسپاسی
• تمرکز بر نداشته ها
• فراموشی خدا و یاد مرگ
• فراموشی این که از اوییم و به سوی او باز می گردیم.[1]



تاريخ : جمعه 20 تير 1393برچسب:, | 11:22 | نويسنده : منتظر امام زمان |

 

حجاب حق الله يا…


آیت‌الله جوادی‌آملی در پاسخ به این سوال که چرا اسلام بانوان را ملزم به رعایت حجاب کرده است و آیا این الزام برای زن محدودیتی دارد؟‎، اظهار کرد:
راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او یا مرد سرپرست او یا حتی خانواده وی نیست تا بگوید من از حق خودم صرف ‌نظر کردم، مرد بگوید من راضیم یا اعضای خانواده رضایت دهند، بلکه حجاب زن حقی الهی است،
لذا می ‌بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند، اگر زن همسرداری آلوده شد و شوهرش رضایت داد، قوانین آن‌ها پرونده را مختومه اعلام می ‌کنند، اما در اسلام این‌گونه نیست، یعنی حرمت زن، اختصاص به خود زن، شوهر و برادر و فرزندانش ندارد به عبارتی اگر همه رضایت دهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت و حیثیت زن به‌عنوان حق ‌اللَّه مطرح است، خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفریده است تا معلم رقت بوده و پیام عاطفه بیاورد، حال اگر جامعه ‌ای این درس رقّت و عاطفه را ترک نموده و به دنبال غریزه و شهوت رفتند، به همان فسادی مبتلا می ‌شوند که در غرب ظهور کرده است. بنابراین کسی نمی‌تواند نسبت به نداشتن حجاب رضایت داشته باشد. از این جهت است که قرآن کریم می ‌گوید، هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می ‌شود عصمت زن، حق‌ اللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد. قهرا همه اعضای خانواده، اعضای جامعه و حتی خود زن، امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق ‌اللَّه از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام حرمت وحیثیت را خدای سبحان (که حق خود اوست)، به زن داده و فرموده است: این حق مرا به عنوان امانت حفظ کند، آن‌گاه جامعه به صورتی درمی ‌آید که شما در ایران می ‌بینید، جهان در برابر ایران خضوع کرده است؛ زیرا که در مسأله جنگ تا آخرین لحظه، صبر کرد و کاری که برخلاف عاطفه، رقت، رأفت و رحمت باشد انجام نداد. با این که دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونی، کشتار بی ‌رحمانه بی ‌گناهان و غیر نظامی ‌ها را مشروع کردند. ‎جامعه‌ ای که قرآن در آن حاکم باشد، جامعه عاطفه است، راز این امر نیز در این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه که همان مادران می‌باشند، به عهده دارند چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رأفت و رقّت می ‌دهد و رأفت و رقّت در همه مسائل کارساز است‎.[1]

حجاب حق الله يا…


آیت‌الله جوادی‌آملی در پاسخ به این سوال که چرا اسلام بانوان را ملزم به رعایت حجاب کرده است و آیا این الزام برای زن محدودیتی دارد؟‎، اظهار کرد:
راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او یا مرد سرپرست او یا حتی خانواده وی نیست تا بگوید من از حق خودم صرف ‌نظر کردم، مرد بگوید من راضیم یا اعضای خانواده رضایت دهند، بلکه حجاب زن حقی الهی است،
لذا می ‌بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند، اگر زن همسرداری آلوده شد و شوهرش رضایت داد، قوانین آن‌ها پرونده را مختومه اعلام می ‌کنند، اما در اسلام این‌گونه نیست، یعنی حرمت زن، اختصاص به خود زن، شوهر و برادر و فرزندانش ندارد به عبارتی اگر همه رضایت دهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت و حیثیت زن به‌عنوان حق ‌اللَّه مطرح است، خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفریده است تا معلم رقت بوده و پیام عاطفه بیاورد، حال اگر جامعه ‌ای این درس رقّت و عاطفه را ترک نموده و به دنبال غریزه و شهوت رفتند، به همان فسادی مبتلا می ‌شوند که در غرب ظهور کرده است. بنابراین کسی نمی‌تواند نسبت به نداشتن حجاب رضایت داشته باشد. از این جهت است که قرآن کریم می ‌گوید، هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می ‌شود عصمت زن، حق‌ اللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد. قهرا همه اعضای خانواده، اعضای جامعه و حتی خود زن، امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق ‌اللَّه از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام حرمت وحیثیت را خدای سبحان (که حق خود اوست)، به زن داده و فرموده است: این حق مرا به عنوان امانت حفظ کند، آن‌گاه جامعه به صورتی درمی ‌آید که شما در ایران می ‌بینید، جهان در برابر ایران خضوع کرده است؛ زیرا که در مسأله جنگ تا آخرین لحظه، صبر کرد و کاری که برخلاف عاطفه، رقت، رأفت و رحمت باشد انجام نداد. با این که دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونی، کشتار بی ‌رحمانه بی ‌گناهان و غیر نظامی ‌ها را مشروع کردند. ‎جامعه‌ ای که قرآن در آن حاکم باشد، جامعه عاطفه است، راز این امر نیز در این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه که همان مادران می‌باشند، به عهده دارند چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رأفت و رقّت می ‌دهد و رأفت و رقّت در همه مسائل کارساز است‎.[1]



تاريخ : جمعه 21 تير 1393برچسب:, | 8:0 | نويسنده : منتظر امام زمان |

امام زمان و ایجاد حکومت جهانی

ويژگي‏ها، اختيارات و عملكردهاي امام مهدی در عصر ظهور، جز با تشكيل حكومت واحد جهاني محقّق نخواهد شد. بر اساس روايات، حضرت مهدي ظلم و جور را از روی زمين بر مي‏اندازد و عدالت و دين حق را در سطح جهان براي هميشه مستقر مي‏سازد. او دارای قدرت و امكانات مطلق و جهاني خواهد بود که نتيجه آن، چيرگي بر عالم و تشكيل حكومت مقتدر جهاني است و ... .امام باقر مي‏فرمايد: «القَائِمُ مِنّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُوَيدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوي لَهُ الاَرْضُ وَتَظْهَرُ لَهُ الكُنُوزُ يبْلُغُ سُلْطانُهُ المَشْرِقَ وَالمَغْرِبَ وَيظْهِرُاللهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ دِينَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوكَرِهَ المُشْرِكُونَ فَلا يبْقَي فِي الاَرْضِ خَرابٌ اِلاَّ قَدْ عُمِرَ وَينْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عيسَي بْنُ مَريمَ فَيصَلّي خَلْفَهُ»؛ «قائم ما با افکندن بيم و هراس در دل ستمگران، ياري مي‏شود و با پشتيباني الهی تأييد مي‏گردد. زمين برايش خاضع و تسليم مي‏شود و گنج‏ها براي او نمايان مي‏گردد. حكومت او شرق و غرب عالم را فرا مي‏گيرد. خداوند به وسيله او دينش را بر تمامي اديان چيرگي و غلبه مي‏بخشد؛ هر چند مشركان كراهت داشته باشند. در عصر ظهور در زمين خرابي و ويراني نمي‏ماند؛ مگر آنكه آباد مي‏شود. عيسي بن مريم فرود می‌آيد و پشت سر او نماز می‌گزارد».



تاريخ : جمعه 20 تير 1393برچسب:, | 11:14 | نويسنده : منتظر امام زمان |

"واكنش مثبت در برابر كنش منفي

مردي از اهالي شام مي‌گويد: روزي در مدينه شخصي را ديدم با چهره‌اي آرام و بسيار نيكو و داراي حسن جمال كه تا به حال چنين مردي نديده بودم و به طرز زيبايي هم لباس پوشيده و سوار بر مركبي بود دل من به طرف او مايل شد و دربارة او پرسيدم، گفتند: او حسن بن علي بن ابي طالب (عليه السّلام) است. با شنيدن نام او خشمي سوزان سرتا پاي وجودم را فرا گرفت و بر علي بن ابي طالب حسد بردم كه چگونه او چنين پسري دارد.
پيش او رفته و پرسيدم آيا واقعاً تو فرزند علي (عليه السّلام) هستي؟
وقتي تأييد كرد، من او و پدرش را ناسزا گفتم، پس از آن كه به ناسزاگويي پايان دادم، به من سلام كرده و لبخند زد و پرسيد:
آيا غريب هستي؟
گفتم: آري.
فرمود: با من بيا گويا امر بر تو مشتبه شده است
اگر چيزي بخواهي به تو عطا مي‌كنم
اگر طلب ارشاد كني تو را هدايت مي‌كنم
و اگر در حملِ بار كمك بخواهي كمكت مي‌كنم و اگر گرسنه باشي تو را سير مي‌كنم
و اگر برهنه باشي تو را مي‌پوشانم
و اگر محتاج باشي بي‌نيازت مي‌كنم و اگر رانده شده‌اي تو را پناه مي‌دهم
و اگر مهمان ما باشي تا وقت رفتن از تو پذيرايي مي‌كنم زيرا كه در خانة ما به روي هر نيازمند و درمانده‌اي باز است.
مرد شامي چون اين سخنان را كه از روي حلم و بردباري امام بيان مي‌شد شنيد، شروع به گريستن كرد و گفت: شهادت مي‌دهم كه توئي خليفة خدا در روي زمين و خدا بهتر مي‌داند كه رسالت و خلافت را در كجا قرار دهد. پيش از آنكه تو را ملاقات كنم تو و پدرت دشمن‌ترين خلق در نزد من بوديد و حالا كه تو و پدرت را شناختم محبوب‌ترين خلق خدائيد نزد من. گويا پس از اين برخورد، امام مرد شامي را به خانة خود مي‌برند و تا مدتي كه در مدينه بود ميهمان حضرت بود و از محبّان و مريدان امام مجتبي (عليه السّلام ) شد و ديدگاهش نسبت به خاندان پيامبر دگرگون و در زمرة شيعيان اهل بيت(عليهم السّلام )داخل گرديد.[1]



تاريخ : پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, | 11:16 | نويسنده : منتظر امام زمان |

مقایسه خانواده متعادل با خانواده متزلزل

1. در خانواده متعادل: برخوردار از بینش تکاپویی، ولي در خانواده متزلزل:برخوردارساز بینش جزمی(دگماتیک)
2. در خانواده متعادل: ضدآنتروپی، ولي در خانواده متزلزل:متاثر از آنتروپی(مرحله ركود و از بين رفتن شكل و كيفيت پديده)
3. در خانواده متعادل: تبادل عاطفی، ولي در خانواده متزلزل:انجماد عاطفی
4. در خانواده متعادل: مثبت گرایی، ولي در خانواده متزلزل:، ولي منفی گرایی
5. در خانواده متعادل: تفاهم، ولي در خانواده متزلزل:تخاصم
6. در خانواده متعادل: همگرایی، ولي در خانواده متزلزل:واگرایی
7. در خانواده متعادل: رفاقت، ولي در خانواده متزلزل:لجاجت
8. در خانواده متعادل: همسربه مثابه بال، ولي در خانواده متزلزل:همسر به مثابه وبال
9. در خانواده متعادل: مشارکت، ولي در خانواده متزلزل:مفارقت
10. در خانواده متعادل: منطق، ولي در خانواده متزلزل:زور
11. در خانواده متعادل: حق سالاری، ولي در خانواده متزلزل:مرد سالاری،زن سالاری
12. در خانواده متعادل: خودشکوفایی، ولي در خانواده متزلزل:خودزیانی
13. در خانواده متعادل: شادکامی، ولي در خانواده متزلزل:تلخ کامی
14. در خانواده متعادل: آگاهی، ولي در خانواده متزلزل:ناآگاهی
15. در خانواده متعادل: بزرگ منشی، ولي در خانواده متزلزل: کودک منشی
16. در خانواده متعادل: عیب پوشی، ولي در خانواده متزلزل:عیب جویی
17. در خانواده متعادل: انتقادسازنده، ولي در خانواده متزلزل:انتقاد مخرب
18. در خانواده متعادل: رازداری، ولي در خانواده متزلزل:رازگویی.[1]

 

شجره طیبه صالحین شهید محمد رمضانی پایگاه بسیج امام علی (ع)

 

 



تاريخ : چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, | 12:52 | نويسنده : منتظر امام زمان |

تقويت حافظه

 

پایگاه بسیج امام علی(ع)                    شجره طیبه صالحین شهید محمد رمضانی

1-چند چيز موجب زيادى حافظه است
اول - خوردن عسل
دوم - خوردن كندر
سوم - مسواك نمودن
چهارم - خواندن قرآن
پنجم - حجامت كردن
ششم - خوردن كرفس
هفتم - گرفتن ناخن‌ها در روز دوشنبه
هشتم - زعفران و سعد و عسل را با هم مخلوط و هر روز دو مثقال خوردن
2- چند چيز باعث كمى حافظه مى شود
اول - خوردن سيب ترش
دوم - خوردن گشنيز
سوم - خوردن پنير
چهارم - خوردن نيم خورده موش
پنجم - بول كردن در آب ايستاده
ششم - خواندن روى سنگ قبرها
هفتم - راه رفتن ميان دو زن
هشتم - حجامت كردن در جاى گودى پشت.[1]

 

 



تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:تقویت,حافظه, | 15:49 | نويسنده : منتظر امام زمان |